جاوید نامجو
افسوسمندانه بیشتر
کسانیکه با بیانیه رفراندوم مخالفت میکنند که بتازگی از سوی 15 تن از کوشندگان
سیاسی انتشار یافته است [1]، حتی رنج خواندن بیانیه رفراندوم را هم به خودشان نداده
اند ولی چشم و گوش بسته یا به دلیل امضای محسن مخملباف پای این بیانیه، با آن
دُشمنی میکنند. و این درحالی است که دیدگاه شخصی محسن مخملباف و بیانیه رفراندوم
دو نهادۀِ (موضوع) جداگانه هستند؛ بیانیه رفراندوم نمیتواند تنها بازتاب دهندۀِ
خواست سیاسی محسن مخملباف یا دیگر 14 تن کوشندۀِ سیاسی باشد که پای
آنرا امضا کرده اند، بلکه این بیانیه میتواند پژواک دهندۀِ خواست 80 میلیون ایرانی
نیز باشد که خواهان گذار مسالمت آمیز از حکومت اسلامی هستند، ولی هنوز بختی برای
امضای بیانیه رفراندوم پیدا نکرده اند.
سوای این، برای زدودن هرگونه سوتفاهم: این بیانیه هرگز نگفته است که این حکومت دینی رفراندوم برگزار کُند، بلکه گفته است: « برای گذار از این حکومت دینی باید رفراندوم برگزار شود.» ولی این بیانیه با دور اندیشی، زمان و شرایط برگزاری رفراندوم را باز گذاشته است، تا اگر جنبش آزادیخواهی مردم توانست در پیرامون درخواست رفراندوم خودش را سازماندهی کند و یک رهبری نیرومند پیدا کند، آنگاه زمان و شرایط برگزاری رفراندوم را جنبش به این حکومت اشغالگر تحمیل کند. آدم نباید حتما نابغه سیاسی باشد که به این درک و آگاهی برسد که این حکومت دینی هیچگاه یک رفراندومی را که سبب فروپاشی آن شود، برگزار نخواهد کرد. اکنون پرسش این است که پس چرا این بیانیه روی رفراندوم پافشاری کرده است؟ پاسخ این است: بُزرگترین و مهمترین هدف این بیانیه این بوده است که با بهانه کردن اصل 59 قانون اساسی که اشاره به روی آوردن به رای مردم برای گذار از تنگناها دارد، رهبران سازمان های سیاسی بتوانند از این «حاشیه امن» یا «حیاط خلوتی» که ناخواسته هم اکنون برای توده های ناراضی و مخالف حکومت اسلامی فراهم آمده است، جنبش مردم را با کمترین هزینه سازماندهی کنند. اکنون برای من روشن نیست که چرا درک این نهادۀِ (موضوع) ساده برای اپوزیسیون این اندازه دشوار است. و اپوزیسیون بجایِ همراهی با این بیانیه و کوشش برای بهرهمند شُدن از بَختی که پیش آمده است، در برابر این بیانیه لشکرکشی میکند؟
سوای این، برای زدودن هرگونه سوتفاهم: این بیانیه هرگز نگفته است که این حکومت دینی رفراندوم برگزار کُند، بلکه گفته است: « برای گذار از این حکومت دینی باید رفراندوم برگزار شود.» ولی این بیانیه با دور اندیشی، زمان و شرایط برگزاری رفراندوم را باز گذاشته است، تا اگر جنبش آزادیخواهی مردم توانست در پیرامون درخواست رفراندوم خودش را سازماندهی کند و یک رهبری نیرومند پیدا کند، آنگاه زمان و شرایط برگزاری رفراندوم را جنبش به این حکومت اشغالگر تحمیل کند. آدم نباید حتما نابغه سیاسی باشد که به این درک و آگاهی برسد که این حکومت دینی هیچگاه یک رفراندومی را که سبب فروپاشی آن شود، برگزار نخواهد کرد. اکنون پرسش این است که پس چرا این بیانیه روی رفراندوم پافشاری کرده است؟ پاسخ این است: بُزرگترین و مهمترین هدف این بیانیه این بوده است که با بهانه کردن اصل 59 قانون اساسی که اشاره به روی آوردن به رای مردم برای گذار از تنگناها دارد، رهبران سازمان های سیاسی بتوانند از این «حاشیه امن» یا «حیاط خلوتی» که ناخواسته هم اکنون برای توده های ناراضی و مخالف حکومت اسلامی فراهم آمده است، جنبش مردم را با کمترین هزینه سازماندهی کنند. اکنون برای من روشن نیست که چرا درک این نهادۀِ (موضوع) ساده برای اپوزیسیون این اندازه دشوار است. و اپوزیسیون بجایِ همراهی با این بیانیه و کوشش برای بهرهمند شُدن از بَختی که پیش آمده است، در برابر این بیانیه لشکرکشی میکند؟
یاداشت
https://javidnamjou.blogspot.de/2018/02/blog-post_12.html
https://javidnamjou.blogspot.de/2018/02/blog-post_12.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر