جاوید نامجو
چکیده
راه یک گذار آرام و کم هزینه از حکومت اسلامی، سازماندهی توده ها در چهارچوب نافرمانی مدنی همانند سازماندهی اعتصاب های سراسری است. برای انجام نافرمانی مدنی نیاز به پیروی از یک رهبری خردمند است. تنها دلیل ناکامی خیزش های مردمی در چندسال گذشته در برابر بیدادگری های حکومت اسلامی، بی رهبری این خیزش ها بوده است. ولی هم اکنون که این رهبری در ایران شکل گرفته است، باید از آن پشتیبانی کرد. تنها با «ذکر مصائب» و سرشماری شمار اعدام ها و مرثیه خواندن، در فضای مجازی نمیتوان حکومت اسلامی را سرنگون کرد.
سرآغاز
در آستانۀِ چهل و دومین سالگردِ انقلاب شوم اسلامی هستیم، انقلاب نکبت باری که کشور ایران را که پیش از این گُزیرک (جزیره) آرامش، شادی، فرهنگ و هنر، توانمندی و امنیت در آسیا بود و داشت شتابان با جهش های اقتصادی چشمگیر و شکوفایی صنعتی درحال تبدیل شدن با ژاپن دوم در آسیا میشُد، ویران و مردمش را به بدبخت ترین و تنگدست ترین مردم در آسیا تبدیل کرد. و امروز پس از انتشار اسناد پشت پرده انقلاب در کتاب «مایک اونس (Mike Evans)» در افشایِ این دسیسه جهانی، یعنی بسته شدن پیمان اهریمنی میان شرکت نفتی «شل» انگلستان، حزب دمکرات آمریکا (جیمی کارتر) و خمینی گُجستک برای سرنگونی شاه، دیگر این دسیسه جهانی اسرار پنهان نیست [1]. گذشته ها گذشت؛ گذشته ها را دیگر نمیتوان دگرگون کرد، ولی آیا ما ایرانیان نمیتوانیم با آموختن از گذشته، آینده را هماهنگ با آرزوهایان بسازیم؟
در سه دهه گذشته مردم جان به لب رسیده ایران در اعترض به سیاست های ایران ویران کن حکومت اشغالگر اسلامی چندین بار در برابر بیدادگری های این حکومت اشغالگر برخاستند که افسوسمندانه همه آنها به دلیل بی سازمانی و بی رهبری این اعتراض ها، سرکوب شدند. و به دلیل این بی سازمانی و بی رهبری جنبش، امروز رسانه های گروهی در فضا مجازی همانند «تویتر» و «فیسبوک».... که باید وسیله ای برای سازماندهی اعتراض های مردمی در چهارچوب نافرمانی مدنی باشند، تنها تبدیل به وسیله ای برای سرشماری آمار اعدامی ها، «ذکر مصائب» و بازگویی بدبختی هایی شده اند که روزانه بدست حکومت اسلامی بر سر مردم ایران آوار میشوند. و این درحالی است که در سایه پیروی از یک رهبری خردمند در جنبش میتوان این فضای مجازی رسانه ای را تبدیل به وسیله ای برای سازماندهی و دردسرسازی های روزانه برای حکومت کرد، و با اینکار ابتکار عمل را از این اشغالگران گرفت تا آنها فرصت برای مشکل سازی های روزانه برای مردم نداشته باشند.
تاکنون تنها «هنر» اپوزیسیون در خواندن مرثیه و سوگنامه و یادآوری ۴۲ سال نکبت در سایه حکومت اسلامی بوده است، ولی آنچه که تاکنون اپوزیسیون در انجامش کوتاهی کرده است، سازماندهی نافرمانی مدنی است. اگر سیاست هنر رسیدن به هدف با کمترین هزینه است، نافرمانی مدنی بهترین هنرمند در پهنه سیاست است.
اکنون پرسش کلیدی این یاداشت از ایرانیان میهندوست و آزاده این است: اگر دلیل شکست ها و ناکام بودن خیزش های اعتراضی پیشین مردم ایران در برابر حکومت اسلامی بی سازمانی و بهرهمند نبودن آنها از وجود رهبری بوده است، چرا با وجود اینکه هم اکنون شماری از ایرانیان آزاده همانند آقای دکتر قاسم شعله سعدی و مهندس حشمت طبرزدی از درون کشور با انتشار برنامه های سیاسی دمکراتیک و روشن که پایندانِ (ضامن) یکپارچگی مرزی (تمامیت ارضی) و منشور جهانی حقوق بشر هستند (منشور راه سوم)، و با هزینه کردن جان و امنیت خودشان و خانواده هایشان مسئولیت سازماندهی و رهبری اعتراض های مردمی را پذیرفته اند، اپوزیسیون و ایرانیان میهندوست و آزادیخواه از پشتیبانی آنها خودداری میکنند [2]؟ به ویژه اینکه روی سخن من با هواداران شاهزاده رضا پهلوی است که خود را مخاطب «پیمان نوین» شاهزاده میدانند.
در این پیوند، شاهزاده در «پیمان نوین» بر این سفارش پافشاری کرد که: یا این کشتی توفان زده را با همدیگر به کرانۀِ نجات میرسانیم و یا یکی یکی غرق میشویم. و پشتیبانی از رهبران میدانی در راستای سازماندهی نافرانی مدنی باید از اولویت های آزادیخواهان باشد. [3]
یاداشت
[1] Jimmy Carter, The Liveral Left and World Chaos
[2]
https://www.facebook.com/HmaytAzDktrQasmShlhSdy
https://youtu.be/wOiI2ccwqRM
[3] https://youtu.be/OF6YUB16LZA
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر